به گزارش شهرآرانیوز؛ بیشتر ما حضرت زینب (س) را به نقشآفرینی بیمثالشان در واقعه کربلا و رساندن پیام عاشورای حسینی میشناسیم و شاید کمتر توجه کرده باشیم به اینکه آن بانو یکشبه به چنان فضایل و مقامات دست نیافت، بلکه عمری مجاهدت، خودسازی و تربیت در محضر معصومان (ع) بود که سرانجام کار را به جایی رساند که به تعبیر شاعر «کربلا در کربلا میماند اگر زینب (س) نبود». بهمناسبت فرارسیدن سالروز رحلت عقیله بنیهاشم (س) و در بررسی سیره و منش آن بانوی بزرگوار، با معصومه ظهیری، استاد حوزه و دانشگاه، گفتوگو کردهایم.
نیمه ماه رجب در تاریخ قمری، مصادف است با رحلت جانسوز عقیله ولایت امیرالمؤمنین (ع)، ثمره ازدواج امیرمؤمنان (ع) و زهرایمرضیه (س) و همچنین چهره درخشانی که بسیاری از مورخان وقتی میخواستند وقایع این خانواده را بنگارند، بعد از امامحسن (ع) و امامحسین (ع) رسیدند به دختری که زینت پدر نام گرفته بود و زندگی مبارکش سراسر ایمان، تقوا، جهاد، هجرت، ایثار و فداکاری، صبر و استقامت، شجاعت، مدیریت بحران، علم و خدامحوری در همه لحظات بود.
تای بهکاررفته در واژه «عاقله» برای حضرت زینب کبری (س)، از جنس تأنیث نیست، بلکه تای تکثیر است؛ یعنی بانویی که بسیار اهل عقلانیت است و امور را با عقل مدیریت میکند و با وجود زن بودن، عقل بر احساسش غلبه دارد و درکنار ذکاوت و حسن تدبیر و اندیشمندی، بانویی محدث، مفسر و معلم است و این ویژگی معلم و عالمه بودن در تأثیرگذاری ایشان بر امور اجتماعی و ارتباط با مردم، کاملا محسوس و مورد توجه بوده است.
کمتر چهرهای داریم که محضر هفت معصوم (ع) را درک کرده و در همراهی با آنها تأثیرگذار بوده باشد. زینب کبری (س) محضر پیامبر (ص)، حضرت زهرا (س)، امیرالمؤمنین (ع) و سپس امامحسن (ع)، امامحسین (ع)، امامسجاد (ع) و امامباقر (ع) را درک و به آنها خدمت کردند؛ هرچند اوج قله حرکت فردی، خانوادگی و اجتماعی حضرت زینب (س) از مدینه به مکه، سپس به کربلا، از آنجا به کوفه و شام و نهایتا بازگشت به مدینه است.
حضرت زینب (س) از نظر شخصیتی، فردی مدیر، وفادار به امامت و بانویی امین برای امامت و عبد صالح خدا و تکلیفمدار بودند و همراهی ایشان با کاروان کربلا، یک انتخاب فردی و آگاهانه بوده است. علاوهبر این، ایشان همسری وفادار و همدل بودند و با اینکه همسرشان بهدلیل شرایط جسمی امکان همراهی امامحسین (ع) را نداشت، به حضرت زینب (س) اجازه حضور درکنار سیدالشهدا (ع) و کاروان کربلا را داد.
وقتی از حضرت زینب (س) بهعنوان نزدیکترین چهره به معصومان (ع) -که خود معصوم نیست- یاد میکنیم، میبینیم سیره و روش، منش و اندیشمندی، ایشان را به قدری بلندمرتبه کرده است که در بزنگاههای مهم صدر اسلام، نامشان درکنار حضرات معصوم (ع) میآید و جنبههای مختلف زندگی فردی، خانوادگی و نیز عملکرد و کنشگری و تأثیر اجتماعی این بانو بسیار درسآموز است. برای درک بهتر این درسها باید زندگی عقیله خانه ولایت را در سه برهه زمانی بررسی کنیم.
از ویژگیهای مهم سیره حضرت زینب (س)، نقشآفرینی درست و بهجا در همه برهههاست. ایشان در هنگام واقعه عاشورا اگرچه پنجاه وچهارسال سن داشتند، از نظر فردی، مسئولیتپذیر، مسلط بر اوضاع، ولایتمدار و دارای قدرت مدیریت بحران بودند. در جایگاه مادری نیز فرزندانی را تربیت کردند که حامی و مدافع امام زمان خود بودند و بنا بر نقل تاریخ، دو پسر ایشان در یکی از منزلگاهها به کاروان امامحسین (ع) پیوستند و در کربلا به شهادت رسیدند. زینب کبری (س) باوجود تمام عشق مادری حتی با پیکر مطهر آنها مواجه نشدند تا مبادا حس مادری بر روحیه ایثارشان غلبه کند!
مرحله اول در زندگی ایشان در محضر و همراهی با مادر گذشت و بااینکه بسیار کوتاه بود، این انس و بهرهمندی از عاطفه و علم مادر به قدری در وجودشان تأثیر گذاشت که نام حضرت زینب (س) جزو راویان خطبه حضرت زهرا (س) آمده است. پس از آن، همراه پدر بودند تااینکه شرایط ازدواج بهنگام برایشان مهیا شد و تشکیل خانواده دادند، اما بازهم از همراهی با امام زمان خود و ولایت، دست نکشیدند و بعد از به خلافت رسیدن پدرشان، امیرالمؤمنین (ع)، همراه ایشان به کوفه رفتند.
شخصیت، ایمان و اراده و تدبیر زینب کبری (س) بهگونهای بود که مسئولیت اجتماعیِ مقابله با ظلم و زیادهطلبی، دفاع از ولایت، همراهی و شاید فرماندهی در میدان در زمانی که اقتضا میکند و هنگامی که امام زمانشان و یارانشان به شهادت رسیدهاند و حفظ جان بقیها... یعنی امامسجاد (ع)، به این بانو سپرده میشود؛ لذا این برهه از حیات عقیله بنیهاشم، همه ابعاد زندگی ایشان را شامل میشود؛ کسی که جز خدا را نمیبیند و او را حاضر و ناظر بر همه احوال خود میداند.
در دومین دوران زندگی، حضرت زینب (س) علاوهبر هجرت از مدینه به کوفه، بهدلیل وضع مالی خوب همسرشان، مهمانخانهای برای میزبانی از نیازمندان برپا کردند و پذیرای آنها بودند. علاوهبر این، برای زنان و دختران کوفه، کرسی درس و بحث بهراه انداختند و در آن کرسی، تفسیر قرآن و حدیث میگفتند و به سؤالات بانوان پاسخ میدادند. احاطه علمی ایشان بر مسائل به قدری بود که امامسجاد (ع) از ایشان به «عالمه غیرمعلمه» (بانویی دانشمند که از کسی آموزش ندیده است)، یاد میکنند.
فصل سوم حیات بابرکت زینب کبری (س)، بعد از شهادت امیرالمؤمنین (ع) و با بازگشت به مدینه آغاز میشود؛ برههای که با وقایع خاص همراه است. اینجا هم حضرت زینب (س) مورد اعتماد امام زمان خود است و در زمان شهادت امام حسنمجتبی (ع)، زینبکبری (س) نزد برادرشان، امامحسین (ع)، میآیند و امور را مدیریت میکنند؛ البته این فصل دو بخش دارد؛ نخست زمان امامت امامحسن (ع) که بههمراه امام، به امور زنان مدینه هم رسیدگی میکردند و بخش دوم، همراهی با امامحسین (ع).
از مهمترین فرازهای حیات زینب کبری (س)، مدیریت امور داخلی کاروان کربلا در آن شرایط بحرانی و جنگ تحمیلی بود که امامحسین (ع) کار رسیدگی به امور زنان و کودکان و تقسیم ارزاق در شرایط تحریم را به ایشان سپردند. بعد از شهادت امامحسین (ع) و یارانشان نیز تسکیندهنده آلام کاروان اسرا بودند و با عکسالعملهای بجا مقابل دشمن، محور مقاومت را زنده نگاه داشتند و در شرایطی که بهظاهر همهچیز به نفع دشمن تمام شده بود، کاری کردند که از خاکستر و آتش کربلا، ققنوسهای تازهنفس متولد شدند؛ برای همین میگویند: «کربلا در کربلا میماند اگر زینب (س) نبود».
با مدیریت بهجا و عقلانی و مشی اقتدار و سعه صدرِ حضرت زینب (س)، زنان و کودکان کاروان کربلا راوی حق شدند و نقاب از چهره زور و تزویر و ریای دشمن برداشتند و پیام عاشورا را از مرزهای محصور نینوا، خارج و به بیرون از مرزهای شبهجزیره عربستان صادر کردند.
اینچنین، جمعبندی فوقالعاده بین توان فردی، ایجاد همدلی میان دختران و پسران هاشم و نقشآفرینی اجتماعی فراتر از زمان و مکان برای زینب کبری (س) رقم خورد و عقیله ولایت برای همیشه ثابت کردند که زنان نیز درکنار مدیریت احساسِ همسری و عاطفه مادری و در عین اینکه دستی بر گهواره تربیت نسل صالح دارند، با دست دیگر، سلامت و سعادت جامعه را در محور رضایت الهی رقم میزنند.